استفاده منطقي از حامل‌هاي انرژي با توجه به سنگيني بار مالي يارانه‌هاي پرداختي دولت، از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. فرايند توليد كارا منجر به توليد محصولاتي مطمئن‌تر و كاهش ضايعات و به تبع آن افزايش سود و كاهش هزينه‌هاي توليد مي‌گردد. علاوه بر آن بازيافت ضايعات و استفاده مجدد در خط توليد، منجر به توليد محصول با مصرف نهاده‌هاي توليد كمتر مي‌گردد. در بين نهاده‌هاي توليد (مواد اوليه، نيروي كار و انرژي)، نهاده انرژي از انعطاف بيشتري جهت كاهش برخوردار بوده و تجربيات جهاني و داخلي نشان مي‌دهد با استفاده از مفاهيم مديريت انرژي امكان كاهش 5 تا 30 % در مصارف و هزينه‌هاي انرژي واحدهاي صنعتي بدون اخلال در فرايند توليد و كاهش مطلوبيت از انرژي امكانپذير است(شكل زير).

تجربيات جهاني و داخلي حاكي از آن است كه استقرار غير سيستماتيك واحد مديريت انرژي، تجربه‌اي ناموفق بوده است. با اين‌حال، شروع اين فعاليت‌ها در كشور باعث ايجاد حساسيت و سطحي از بلوغ در كارشناسان و مديران صنعتي كشور شده و زير بناي بهينه‌سازي مصرف انرژي در كشور ايجاد شده است. استقرار سيستماتيك سيستم مديريت انرژي مبتني بر استاندارد ISO 50001: 2011 راهكاري تجربه شده در جهان مي‌باشد كه فوايد زيادي را براي سازمان‌ها فراهم مي‌كند؛ از آن‌جمله مي‌توان به موارد زير اشاره كرد.
• كاهش هزينه‌ها
• افزايش كارايي انرژي
• بهبود عملكرد زيست محيطي
• كاهش ريسك
• افزايش امنيت انرژي

اميدهاي زيادي در سراسر جهان وجود دارد كه استقرار سيستم مديريت انرژي ISO 50001 : 2011 بخصوص در بخش‌هاي صنعت و ساختمان‌هاي عمومي و تجاري، با پشتيباني و حمايت مديريت ارشد سازمان‌ها، با توجه به مزاياي آن روز به روز توسعه بيشتري يابد.
افزايش هزينه‌هاي انرژي بخصوص در واحدهاي صنعتي نگراني‌هاي زيادي را بوجود آورده است. با استفاده از مفاهيم و اجراي صحيح استاندارد مديريت انرژي در واحدهاي صنعتي مي‌توان بصورت موفقي هزينه‌هاي انرژي را مديريت نمود تا علاوه بر كاهش هزينه‌ها و مصارف انرژي، آسيب‌پذيري واحد صنعتي را در مقابل افزايش قيمت حامل‌هاي انرژي، كاهش داد.